خودسیانی: اعتراض نکردن ما باعث اشتباهات بعدی اصغر فرهادی شد
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۴۹۵۶۰
علی خودسیانی میگوید اگر ما به فرهادی در گذشته اعتراض جدی کرده بودیم قضایای فیلمهای بعدی او و خصوصاً ماجرای شباهت فیلم قهرمان به مستند مسیحزاده پیش نمیآمد. این خانم قربانی این روند شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، علی خودسیانی کارگردان و نویسنده سینما و تئاتر، در واکنش به انتشار گزارش جنجالی نیویورکر درباره پرونده فیلم قهرمان، بیان کرد که این یک گزارش خیلی دقیق است چون هیچ چیز در این گزارش بدون فکت نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: شنیدهام که فرهادی در صدد شکایت از نیویورکر است. اما آنها همه مستندات را آماده کردهاند و هیچ چیز بدون مدرک ارائه نشده است. خود من که مصاحبه کردهام چیزی که مدرکش آماده نبود را نگفتم. بنابراین شاید مستندات این گزارش خودش چند برابر حجم این پرونده باشد. در مصاحبهای هم که در داشتم گفتم که فرهادی کارگردان خلاق و قوی است اما نسبت به تمام فیلمنامههای او مشکوک بودم که حالا در این گزارش آمده که ایده همه آنها برای دیگران است.
این کارگردان تئاتر در مورد اینکه چرا او و دیگر فیلمسازان شکایت نکردهاند بیان کرد: جوابی که میدهم را مانی حقیقی نیز گفته بود که برای ما ارزشی نداشت. زمانی هم که من این موضوع را بیان کردم بیشتر خاطرهگویی بود و 25 سال از آن زمان گذشته بود. از سوی دیگر همانطور که اشاره کردم فرهادی در کارگردانی آدم خلاق و حرفهای است، حقیقی هم به این نکته اشاره کرد که کار کردن و هم صحبت شدن با او لذت بخش است و میگفتیم حتی اگر اسمی از ما نباشد اشکالی ندارد یک فیلم خوب از آب در میآورد.
وی گفت: اما اتفاق بدی که افتاده این است که در آخرین مورد او اشتباه کرد و دیگر نمیتواند از زیرش فرار کند. او به هیچ کدام از ما وعده نداده بود یا مثلا به مانی حقیقی وعده خاصی یا قرار داد نداده بود و صرفا گفته بود در فیلم بازی میکند. اما به خانم مسیحزاده گفت که در فیلم من بازی میکنی و دستیار صحنه میشوی. حتی مسیح زاده در مصاحبهاش میگوید که در جشنوارهای در ایتالیا شرکت کرده بود اما فیلمش را خارج میکند که فیلم قهرمان دچار مشکلی نشود. او هم به عنوان یک جوان همکاری با فرهادی را انتخاب میکند و زمانی که خبر کلید خوردن فیلم قهرمان را میشنود از خارج از کشور به ایران و شیراز میآید تا در کنار فرهادی کار کند اما در کمال تعجب میبیند که به او اجازه ورود به گروه را نمیدهند. به نظرم خانم مسیحزاده خیلی احترام استاد و شاگردی سرش میشده که مدام تلاش میکرده تا او تنها اسمش را در تیتراژ فیلم بیاورد و یک تشکر کند. همین قدر کافی بود اما فرهادی همین را هم انجام نداد.
خودسیانی با بیان اینکه باید یکی از ما در سالهای قبل به این رفتار فرهادی اعتراض میکرد گفت این کار ممکن بود جلوی متضرر شدن نفرات بعدی را بگیرد. به نظرم خانم مسیحزاده قربانی این روند اشتباه شد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره اینکه چرا این قبیل اتفاقات در سینمای ما رخ میدهد گفت: همه چیز به قانون کپی رایت برمیگردد. عدم قبول این قانون ما را دچار چنین مشکلاتی میکند. باید این قانون حداقل درباره تولیدات خودمان و نسبت به یکدیگر به طور جدی رعایت شود. ما همه چیز را از خارج بدون اجازه ناشر پخش میکنیم. خاطرم است که آهنگی که در تیتراژ فیلم «طعم گیلاس» پخش شده بود از رادیوی داخل فیلم بود. پخش بینالملل فیلم گفته بود که باید رایت این آهنگ که از رادیو هم هست خریداری شود تا بتواند در دنیا فیلم پخش شود. انقدر این قانون دقیق و منظم است اما متأسفانه رعایت نمیشود. حتی قانون کپی رایت میگوید که برای پخش و اکران بعدی آثار به هنرمندان باید حقوق داده شود اما اینجا بدون اینکه حقوق عوامل هنری رعایت شود، دهها بار فیلم پخش میشود بدون اینکه حقوقی به کسی داده شود.
نویسنده دنیای شیرین و تولدی دیگر در پایان درباره ریشه این اتفاقات تلخ و مسائل مشابه آن گفت: من همه تقصیر را متوجه خانه سینما میدانم. آنجا واقعاً مسئولیت دارد که چرا نتوانست این مسأله را حل و فصل کند. خانه سینما باید شورای داوری و حکمیت را صدا میکرد. یک نماینده از انجمن صنفی مستندسازان، یک نماینده از فیلمنامهنویسان و همه چیز را میسپرد به آنها بدون اینکه نفعی در میان باشد. خود من سال 1380 در موردی شکایت داشتم که آن را به شورای داوری خانه سینما بردم و نتیجه آن شد که اگر کسی فیلمی مشابه فیلمنامه من بدون اجازه من بسازد، با او برخورد جدی خواهد شد. اما در مورد پرونده فیلم قهرمان واقعا کار بیمبنا و بیجایی کردند که نگذاشتند این مسأله در شورای داوری بررسی شود. اگر آنها این کار را کرده بودند و همه چیز در خانه سینما تمام شده بود، امروز کار به رسانههای خارجی نمیرسید. مسیحزاده دید که خانه سینما پناهگاه او نیست در نتیجه تمام جزئیات را به نیویورکر گفت. به نظرم فرهادی مشاوران خوبی ندارد و احتمالا خود آنان مقهور اسم او شده بودند وگرنه اصلاً او ابتدا شکایت نمیکرد و بعد خانم مسیحزاده مجبور شد که در دفاع از خودش شکایت کند.
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: فیلم قهرمان خانه سینما همه چیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۴۹۵۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید حسین اسکندرلو را بیشتر بشناسیم
گردانهای حضرت علیاصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهانهای عملکننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعتهای نخست درگیری تعدادی از تانکهای دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رملهای فکه آغاز شد.
به گزارش ایسنا، حسین اسکندرلو دوازدهم اردیبهشتماه سال ۱۳۴۱ در جنوب تهران به دنیا آمد. در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ از اولین کسانی بود که با تصرف پادگان تسلیحاتی خیابان پیروزی تهران، به مردم کمک کرد.
پس از پیروزی انقلاب، مدتی در کمیته انقلاب اسلامی به حراست از آرمانهای مردم پرداخت و پس از آن به عضویت رسمی سپاه در «گردان ۷» پادگان امام حسین (ع) درآمد. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبههها شد و در سمتهایی چون معاونت گردان حنین، عضو شورای فرماندهی سپاه سر پلذهاب، مسئول بسیج سپاه غرب و فرمانده گردانهای سلمان، زهیر و علیاصغر (ع) به دفاع از میهن اسلامی پرداخت که در این مدت چندین بار نیز مجروح و شیمیایی شد و در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵ درعملیات «سیدالشهدا (ع)» منطقه «فکه» بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش به شهادت رسید.
سردار ابوالفضل مسجدی از همرزمان شهید حاج حسین اسکندرلو و مسئول روایتگری و زیارتگاههای کل سپاه در گفتوگو ایسنا، درباره لحظه شهادت این فرمانده شجاع و عملیات «سیدالهشدا(ع)» میگوید: این عملیات روز ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در پی اجرای استراتژی «دفاع غیرمتحرک» عراق به مرحله اجرا درآمد. عراقیها توانسته بودند در این زمان تا نزدیکیهای «فکه» و «تپه سبز» پیشروی کنند. اگر جلوی عراقیها گرفته نمیشد میتوانستند تا جاده اندیمشک ـ اهواز بیایند. به همین خاطر، حاج علی فضلی که آن زمان فرماندهی گردانهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) را بر عهده داشت، تمامی فرمانده گردانها را در ساختمان نجف اشرف فرا خواند و به آنها یادآور شد که نیروی زمینی سپاه به ما تکلیف کرده است تا عملیاتی برای مقابله با پیروی دشمن انجام بدهیم.
این فرمان باید در کمترین زمان ممکن انجام میشد. از آنجایی که مدتی عملیاتی در منطقه طراحی و اجرا نشده بود تعدادی از نیروها در حال بازگشت به تهران بودند. حاج حسین، خیلی زود کسی را به راهآهن فرستاد تا بچهها باز گردند. طرح و نقشه عملیات در ۴۸ ساعت ریخته شد. در خاطرم هست که ۶ گردان از لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) برای انجام این عملیات آماده شدند. گردان «علیاصغر» به فرماندهی حاج حسین اسکندرلو، گردان «المهدی» به فرماندهی شهید حسنیان، گردان «علیاکبر» به فرماندهی برادر تقیزاده، گردان «زینب» به فرماندهی حاج خادم و گردان «قاسم» به فرماندهی غلامی آماده شدند. نیروهای حسین اسکندرلو در اردوگاه «فرات» در دزفول مستقر بودند.
گردانهای حضرت علیاصغر و المهدی زودتر از دیگر گردهانهای عملکننده درگیر نبرد با دشمن شدند. در همان ساعتهای نخست درگیری تعدادی از تانکهای دشمن منهدم شدند و تلفات زیادی دادند. تا اینکه صبح ۱۲ اردیبهشت سال ۶۵ تقریبا درگیری تن به تن میان رزمندگان ایرانی و عراقی در رملهای فکه آغاز شد. در این درگیریها حدود ۹۷ تن از نیروهای گردان علیاصغر به شهادت رسیدند. با ادامه نبرد، حاج حسین نیز بر اثر اصابت گلوله مستقیم دوشکا به گردنش در روز تولدش و در گردانی که نامش با نام طفل شش ماهه امام حسین (ع) بود به شهادت رسید.
من یک سرباز به نام «شهید صالحیان» داشتم که حاج حسین بسیار با او احساس دوستی میکرد. به همین خاطر از من خواست تا صالحیان همراهش باشد. پس از شهادت حاج حسین، من از شهید صالحیان شنیدم که حاج حسین اسکندرلو شب پیش از شهادتش گفته است: «امشب شب عاشورا است، حفظ انقلاب و این منطقه خون میخواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ کنیم دشمن تا جاده اندیشمک ـ اهواز پیش خواهد آمد.»
به گزارش ایسنا، در این عملیات همچنین شهیدان «سیدمهدی اعتصامی»، «سیدمجتبی زینال الحسینی»، «اصغر کاظمی»، «علی دهقان سانیچ» و «سعید منتظری» از جمع همسنگران تخریبچی لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در بازگشایی معبر برای رزمندگان به فیض شهادت نائل آمدند.
انتهای پیام